اکران هاي 87 (5)- ايستگاه بهشت






فيلم نامه: افسانه منادي، نادر مقدس
مدير فيلمبرداري: غلامرضا آزادي بروجني
طراح چهره پردازي: محسن بابايي
صدابردار و ترکيب صداها: مهدي دارايي
بازيگران: شهاب حسيني ـ سپيده خداوردي ـ مهدي ميامي ـ فرهاد اصلاني ـ پوراندخت مهيمن ـ بهاره اميري ـ معصومه ميرحسيني ـ مريم صباغيان ـ عبدالرضا اکبري
95 دقيقه
دستيار اول کارگردان و برنامه ريز: انوشه منادي. منشي صحنه: پرنيان کاظمي. عکس: مجيد خمسه. دستيار اول فيلمبردار: اسماعيل واشقاني. دستيار صدابردار: فريد پيرايش. دستيار دوم کارگردان: پوريا جاويدپور. تدوين: مهدي دارابي. دستيار دوم فيلمبردار: حسين نصيري. دستيار صحنه و لباس: سامان نصيري. آهنگ ساز: کارن همايونفر. مدير توليد: ناصر مقدس. دستيار توليد: مجيد مظاهري. اپتيک: محمدصادق جوادي. طراح حرکات موزون: کيا عطري نژاد. مدير تدارکات: مهدي رجبي. دستيار تدارکات: غلام حيدري جو.
شروع نمايش از 23 دي
سينماهاي نمايش دهنده: آزادي، ايران، اريکه ي ايرانيان، پرديس ملت، گلريز، شاهد، عصر جديد، فرهنگ سراي تماشا، رازي، فرهنگ سراي دختران، ماندانا، موزه ي سينما.

خلاصه داستان:

پسري نابينا به نام سروش مي خواهد چشمانش را عمل کند. اوبه مطب دکتري مي رود که در آنجا پرستاري مشغول به کار است و سروش با اين که او را نمي بيند، دل باخته اش مي شود. او سپس متوجه مي شود که دکتر هم دل بسته ي همان پرستار است. سروش پس از خروج از مطب تصادف مي کند و مي ميرد اما روحش مي بنيد که پرستار آمده بالاي سرش و در حال گريستن است. مردي در جهان غير مادي به سروش مي گويد: «چند روز وقت داري تا به دنيا برگردي و به آرزوهايت برسي، اما حق نداري به کسي بگويي که مرده اي». سروش که بينايي اش را بازيافته و نزد مردم عادي جور ديگري ديده مي شود، به پرستار مراجعه مي کند و در کشمکش است که حقيقت را به او بگويد يا نه. سرانجام پرستار مي فهمد که او سروش است اما زمان مقرر به آخر رسيده و سروش بايد برگردد. سپس صحنه ي تصادف را دوباره مي بينيم و سروش که آسيب جزيي ديده، برمي خيزد و مي فهميم که همه ي اين ماجراها خواب وخيالي بيش نبوده است.
منبع: سالنامه فيلم - ش 18